دربارۀ جهانپهلوان شاهنامه، رستم، پژوهشهای بسیاری انجام گرفتهاست. برخی او را شخصیتی تاریخی، و گروهی شخصیتی اسطورهای به حساب آوردهاند. پژوهشگران دیگری خاستگاه راستین رستم را حماسه میدانند. بهمن سرکاراتی در جستاری با نام «رستم یک شخصیت تاریخی یا اسطورهای؟» پس از آوردن دیدگاه کسانی که تهمتن را شخصیتی تاریخی یا اسطورهای تصور کرده و او را با گندفر و گرشاسپ یکی میپندارند، انگارۀ هر دو گروه را ناپذیرفتنی میداند و چنین نتیجه میگیرد که رستم نه شخصیتی تاریخی است، و نه اسطورهای، بلکه خاستگاهی حماسی دارد. نگارنده در این جستار میکوشد به دو روش یا دلیل، احتمال اسطورهای بودن رستم را نشان دهد: نخست براساس شواهد و اسناد گوناگون، به نقد و تحلیل دیدگاه سرکاراتی و نارسایی دیدگاه او دربارۀ بیپیوندی رستم با گرشاسپ میپردازد، سپس با آوردن انگارۀ پیوند ایندرا و رستم، آن را بهعنوان دلیل دیگری برای اسطورهای بودن تهمتن مطرح میکند.