کارکرد گفتمان فقهی در مثنوی مولوی

نویسندگان

چکیده

مولوی از رهگذر خلاقیتهای فردی و تحت تأثیر تعیّنات اجتماعی، فرایند تولید متن مثنوی را تجربه می‌کند؛ وی در زبانی خاص و تحت تأثیر انگیزه‌های متعدد به تولید این متن با ویژگیهای صوری خاصی می‌پردازد. این نشانه‌ها و ویژگیها که محصول تلاقی گفتمانهای متنوع و متکثر و صورت‌بندیهای مختلف است؛ از مثنوی متن درهم‌تافته‌ای ساخته که نشانه‌های مربوط به گفتمانهای مختلف را به‌سادگی در آن نمی‌توان از هم تشخیص داد. یکی از نهرهای شگرف و شگفتی که از چشمه‌های سه‌گانة مثنوی معنوی روان است و تا حدودی تحت‌الشعاع نهرهای دیگر آن قرار گرفته، نهر مباحث و مسایل فقه و اصول است که یادگار و نمایانگر بُعد دانشمندی مولوی است. این مقال بعد از اشاره‌ای اجمالی به این بُعد از شخصیت او، به تبیین گفتمان فقهی مثنوی و جلوه‌های گوناگون آن مانند طهارت، زکات، روزه، نماز، حج، جهاد و برخی قواعد فقهی و فتاوی آن می‌پردازد و نشان می‌دهد که مولوی نیز با دخل و تصرف در فرایند عمل این گفتمان و قرار دادن اصطلاحات و سازه‌های زبانی خاص قواعد فقهی در بافت و موقعیت زبانی و بیانی جدید و مغایر با موضع و رابطة واقعی و تعیین شده، از آنها به مثابه ابزار معرفت‌شناسی تازه‌ای بهره گرفته و به دلیل همین تعارض و تضاد گفتمانی است که تفکر نسبتاً مستقل و رهایی‌بخش او شکل می‌گیرد

کلیدواژه‌ها


عنوان مقاله [English]

The function of Juristic Discourse in Mathnavi of Mowlavi

نویسندگان [English]

  • Habibollah Abbasi
  • Gholam Ali Fallah
چکیده [English]

Mowlavi experiences the process of creating mathnavi through relying on his own creativity determined by the social factors. Impressed by various motivations, he produces this text in a specific language and with specific formal characteristics. These signs and features, being the outcome of the various discourses and formulations, form a text in which the traces of different discourses can hardly be followed. Of the triple major sources of thought in mathnavi, one is juristic discourse which is the representation of Mowlavi's religious knowledge.
The present article after introducing the generalities of this knowledge deals with the various aspects of Mowlavi's juristic discourse such as taharat (state of purity), zakat (alms giving) , ruzeh (fasting), namaz (The Prayer), hajj (The Pilgrimage), jahad (holy war), etc. and shows that Mowlavi by modifying this discourse through placing juristic terms and special linguistic constituents in new contexts and dictions, makes use of them as the new epistemological instruments. In fact, this very different discourse is the source of his rather independent and emancipating thought.

کلیدواژه‌ها [English]

  • Mowlavi
  • Mathnavi
  • juristic discourse
  • language
  • mysticism
  • modification of discourse