2024-03-29T15:07:22Z
https://adab.guilan.ac.ir/?_action=export&rf=summon&issue=124
ادب پژوهی
1735-8027
1735-8027
1387
2
5
سه صدا، سه رنگ، سه سبک در شعر قیصر امینپور
محمود
فتوحی
در این مقاله حیات شعری قیصر امینپور، شاعر معاصر فارسی ( متوفی 1386) در سه دوره با عنوان سه سبک فعّال، منفعل و انعکاسی از هم متمایز شده است. این تقسیمبندی بر اساس تمایزهای زبانی (در قلمرو واژگان و نحو)، بلاغی (در تصویرها و صناعات) و اندیشه شکل گرفته است. حیات شعری شاعر، در سه دورة حماسی (فعّال)، رمانتیک غمگنانه (منفعل) و تقدیرگرایی درونگرا (انعکاسی) در سه رنگ سرخ، خاکستری و بیرنگ تبیین شده است. نتیجه آنکه قیصر امینپور از لحاظ بیان حسّاسیتهایش در مواجهه با جهان و جامعه شاعری صادق است و «روح زمان» بهروشنی در شعرش بازتاب یافته است. شعر او گزارش راستین مناسبات شاعر با هستی و جامعه و تغییرات و تحولات ایدئولوژیک است.
قیصر امینپور
سبکشناسی
رنگ
بلاغت
اندیشه
2008
04
01
9
30
https://adab.guilan.ac.ir/article_320_3a12946d8205b105f8d3270368171eea.pdf
ادب پژوهی
1735-8027
1735-8027
1387
2
5
کاربرد تصویری بلاغی سجاوندی در شعر معاصر فارسی
نعمتالله
ایرانزاده
مریم
شریفنسب
در روند تکاملی شعر در دورة معاصر، علاوه بر کاربرد ویژة اوزان عروضی و ایجاد انسجام نسبی در بندهای شعر، برای تقویت فرم ویژه و رسیدن به ساختار، شاعران در عین توجه به امکانات بلاغی جدید، از ظرفیتهای نگارشی هم سود جستهاند؛ مثلاً برای بیان حالات و ایجاد شعر تجسمی و دیداری، به نحوة نوشتن کلمات و استعداد واژگان در تقطیعپذیری و فضاسازی، توجه نشان دادهاند. از جمله امکاناتی که شاعران نوگرای معاصر از آن درجهت تقویت فرم و رسیدن به ساختار هنری و کلامی و اجرای دقیق شعر، بهره بردهاند، نشانههای سجاوندی است. این نشانهها علاوه بر کاربرد خاص برای بیان انواع و اقسام جملهها و درستخوانی ترکیبات و واژگان، در دورة جدید بهخصوص در بین پیروان اسلوب نیما، به منزلة عضوی از ساخت هنری و ساخت شعری، جنبة نشانهشناختی و دلالتی ویژهای یافته است که تحلیل آنها میتواند تفاوت نگرش شاعران معاصر را به پدیدهها نشان دهد. این جستار، تلاشی است برای نشان دادن اهمیتِ نشانههای نگارشی در شعر امروز و گشودن دریچهای کوچک به چشماندازی گسترده که بررسی و دقت بیشتری را میطلبد
سجاوندی
نشانهشناسی
ساخت
فرم
بلاغت
تصویر
2008
04
01
31
59
https://adab.guilan.ac.ir/article_321_0b92cf545d1f9cd3612e7b075d7f69b0.pdf
ادب پژوهی
1735-8027
1735-8027
1387
2
5
هویّت و بازتاب آن در رُمان
بهزاد
برکت
زی
با
ادبیات در جلوههای سهگانهاش یعنی شعر، نمایش و ادبیات داستانی، در هر دوره، به شیوههای خاص به «انسان» و «حضور او در جهان» نگریسته است، اما عمیقترین، فراگیرترین و انتقادیترین نگاه به انسان را به گونهای از ادبیات داستانی به نام «رمان» واگذار کرده است. درواقع، این ویژگیها، در پاسخ به یک نیاز تاریخی، زمینههای شکلگیری رمان را فراهم کرد و به آن امکان داد تا مناسبترین عرصة ادبی برای درک موجودیت و هویت انسان باشد.
مقالة حاضر به استناد چنین دریافتی، این پیشنهاد را مطرح میکند که رمان میتواند بستری برای درک ابعاد هویت یک جامعه در دورهای مشخص باشد. از این جهت میکوشد با در نظر گرفتن ظرفیتهای رمان، نه فقط به عنوان گونهای ادبی، بلکه به عنوان پدیدهای فرهنگی که در گفتگوی مدام با عناصر متغیر یک منظومة فرهنگی، واقعیت رمان را شکل میدهد و اسباب پویایی آن میشود، نوعی روششناسی را برای شناخت جلوههای هویت از منظر رمان معرفی کند. در گام آخر، این روش پیشنهادی به صورت یک الگوی کاربردی در مورد یک رمان مشخص به کار گرفته میشود تا دستاوردهای آن در حوزة شناخت ابعاد هویت آشکار گردد.
رمان
هویت
شبکة فرهنگی
نظام چندگانة ادبیات
2008
04
01
61
90
https://adab.guilan.ac.ir/article_322_fe85398c1c14911953bda8089255bbb6.pdf
ادب پژوهی
1735-8027
1735-8027
1387
2
5
زبان، گونه، گویش و لهجه: کاربردهای بومی و جهانی
زی
با
محمد
دبیرمقدم
مفاهیم زبان، گویش، لهجه و گونه از مفاهیم بسیار اساسی و پرکاربرد در زبانشناسی است. علاوه بر آن، با توجه به تنوع زبانی در ایران و اهمیت مطالعة زبانها و گویشهای مورد مخاطره و تهدید و گاه رو به زوال، توصیف آنها از اولویتهای مطالعات زبانی است. در اینجا نخستین پرسشی که پژوهشگر با آن روبهرو میشود تعریف مفاهیم پیشگفته است. این مقاله میکوشد با بررسی کاربرد این مفاهیم در آثار زبانشناسان ایرانی به تدقیق آنها کمک کند.
زبان
گونه
گویش
لهجه
زبانشناسی ایرانی
2008
04
01
91
128
https://adab.guilan.ac.ir/article_323_72a1e68aad4a3fb4bdfef5d9681068e7.pdf
ادب پژوهی
1735-8027
1735-8027
1387
2
5
روایت و دامنة زمانی روایت در قصههای مثنوی
نصرالله
امامی
بهروز
مهدیزاده فرد
هر پدیدة نسبتاً دامنهداری که دارای سیری پیشرونده باشد، ساختار روایی سادهای را در بطن خود میپروراند. در این ساختارِ سادهگویی، عناصر تشکیل دهندة پدیده از نقطة A به سمت B ، از Bبه سمت C و ... حرکت میکنند؛ شبیه رشد تکاملی دانه تا مرحلة درخت شدن و میوه دادن. آنچه به ساختاری پیشرونده و روایی شکل داستانی میبخشد، گشتارهایی است که از سوی نویسنده/ راوی بر پیکرة موضوع تحمیل میشود؛ این گشتارها در توالی خطی- زمانی داستان قابل تحلیلاند. مقالة حاضر، در تحلیل ابعاد زمانی روایت داستانی، بر دو مدخل اصلی زمان روایت و دامنة زمانی روایتشدگی تأکید دارد: در مدخل نخست با سه گونة زمان تقویمی، زمان حسّی و زمان روایت مواجه میشویم. در مدخل بعدی مقاله نیز، پنج محور کلی صحنه، گسترش، چکیده، حذف و زمان حال اخلاقی مطرح خواهد شد؛ توضیـح اینکه ضمن تطبیق مباحث مطرح شده با نمونههایی از رمانهای معاصر، در پایان هر مدخل، قصههایی از مثنوی نیز، متناسب با موضوع، ارائه و تحلیل شده است.
روایت
زمان
دامنة زمانی روایت
مولوی
قصه
2008
04
01
129
160
https://adab.guilan.ac.ir/article_324_9e9db44234fadd395aec44c154ebba5a.pdf
ادب پژوهی
1735-8027
1735-8027
1387
2
5
بررسی و تحلیل کهنالگوی ایمان ابراهیمی در نگاه مولوی و سورن کرکهگور
زی
با
مصطفی
گرجی
نگارنده در این مقاله سعی میکند با توجه به اهمیت مولوی و کرکهگور در جهانبینی عرفان اسلامی و مسیحیت؛ نوع قرائت آن دو را در زمینه کهن الگوی ایمان ابراهیمی بررسی و اشتراکات و افتراقات آن دو را در هنگام خوانش این واقعه (متن) نشان دهد. مهمترین اشتراک مولوی و کرکهگور در این زمینه، گذر از سطوح ظاهری واقعه و رسیدن به حقیقت عمل قربانی فرزند است که حاصل نگاه ویژة آن دو در ساحت دینی و فراتر رفتن از ساحت اخلاقی عمل است. مولوی و کرکهگور- علیرغم اختلاف در برخی نکات- با گذر از صورت قصه به ویژگی خود عمل و نتایج آن پرداختند و وظیفة انسان مؤمن را در ساحت دینی تسلیم شدن در برابر خدا میدانند. تسلیم و ایمانی که نوعی حالت دلسپردگی شورمندانه به خداوند است. کرکهگور دربارة عمل قربانی فرزند، چهار تصویر ارائه میکند که نگاه مولوی از میان آنها تا حدودی به تصویر دوم نزدیک است و آن اینکه ابراهیم یقین دارد فرزندش زنده خواهد ماند. ابراهیم بر این اساس رمز خلوص، از خود گذشتگی، تسلیم و توکل، و مظهر عاشقان از جان و مال و فرزند گذشته معرفی شده که در اصل مقاله به صورت تطبیقی بدان خواهیم پرداخت.
ابراهیم
مولوی
کرکهگور
فرزند کشی
ایمان
ادبیات تطبیقی
2008
04
01
161
182
https://adab.guilan.ac.ir/article_325_15af70e8a85da7391a90a488997c8599.pdf
ادب پژوهی
1735-8027
1735-8027
1387
2
5
تحلیل ساختاری داستان پادشاه سیاهپوش از منظر بارت و گرماس
زی
با
فاطمه
کاسی
یکی از زیباترین داستانهای هفت پیکر نظامی، داستان پادشاه سیاهپوش است. این داستان به دلیل ویژگیهایی که دارد زمینه را برای بازخوانی مجدد از منظر نظریههای ادبی معاصر از جمله ساختارگرایی مهیا میسازد. ازآنجاکه ساختارگرایی در ادبیات، از خود نظام ادبیات به عنوان مرجع بیرونی آثاری که بررسی میکند، استفاده میکند، جایگاه ارزشمندی در مطالعات ادبی دارد. مقالة حاضر به بررسی ساختار داستان پادشاه سیاهپوش از منظر رمزگانهای بارت میپردازد. این رمزگانها عبارت است از رمزگان معناشناسانه، رمزگان فرهنگی، رمزگان هرمونتیک، رمزگان نمادین و رمزگان اعتباری. در رمزگان کنش روایی از نظریات گرماس بهره جستهایم. این مقاله میکوشد شاهدهای عینی و ملموسی از داستان پادشاه سیاهپوش بر اساس رمزگانهای بارت ارائه کند، برای مثال در سطح ظاهری رمزگان معناشناسانه از حرص آدمی سخن به میان میآید، اما در سطح استعاری از میوة ممنوعه، معراج و نظایر آن گفتگو میشود. داستان پادشاه سیاهپوش عجیبترین داستان هفت گنبد نظامی است و بیش از همة آنها دارای ظرفیت قرائتهای ادبی نوین است. این داستان همچنین در میان داستانهای دیگر قدیمی ایران بینظیر یا دست کم نادر است.
رمزکان
داستان
نظامی
هفتپیکر
بارت
گرماس
2008
04
01
183
200
https://adab.guilan.ac.ir/article_326_63b8394c5169b1f8f82e2bc056f01bd1.pdf