دانشگاه گیلان
ادب پژوهی
1735-8027
1735-8020
6
19
2012
10
01
کارکردهای شعر در نظر فیلسوفان مسلمان
9
27
FA
سید مهدی
زرقانی
zarghani@um.ac.ir
پس از نهضت ترجمه و انتقال نظریة شعری یونانی به حوزة اسلامی، رسالههای شعری یونانیان موجی از نظریهپردازی را در میان فیلسوفان مسلمان ایجاد کرد؛ چنانکه فارابی، ابنسینا، ابوالبرکات بغدادی، ابنرشد و خواجهنصیر طوسی هرکدام بخشی از آثارشان را به نظریة شعر اختصاص دادند. نظرگاه فیلسوفان از طریق کسانی چون حازم قرطاجنی وارد آثار مدرسة بلاغیون مسلمان هم شد. تا آنجا که به نظریة شعر مربوط میشود، فلاسفة مسلمان مترجم صرف آراءِ ارسطو به شمار نمیروند، زیرا تغییراتی مهم در نظریة یونانینسب ایجاد کردهاند. .این مقاله، صرفاً موضوع کارکردهای مدنی شعر را در بوطیقای فلسفی بررسی خواهد کرد. فیلسوفان مسلمان دو کارکرد اصلی برای شعر تعریف میکنند: معرفتی و تربیتی ـ اخلاقی. تمام گفتارهای آنان دربارة شعر و شاعری معطوف است به همین دو کارکرد. همچنین نظرات آنان دربارة شعر را هم باید در رسالههای علمالنفسیشان سراغ گرفت و هم در آثار منطقی و بوطیقایی آنها
نظریۀ شعر,بوطیقای فلسفی,کارکردهای شعر,نظریۀ کلاسیک
https://adab.guilan.ac.ir/article_419.html
https://adab.guilan.ac.ir/article_419_a326afeff420fac2be92b96b7f269778.pdf
دانشگاه گیلان
ادب پژوهی
1735-8027
1735-8020
6
19
2012
10
01
بررسیِ توصیف و کارکردهای برجستة آن در رمان
77
103
FA
منوچهر
تشکری
dr_tashakori@yahoo.com
الهام
بصیرزاده
مهوش
قویمی
از دیرباز بررسیِ توصیف و روایت در انواع ادبی مورد نظر پژوهشگران بوده و امروز روایت-شناسی خود به دانشی خاص و بایسته تبدیل شدهاست. هر متن داستانی- هرچند که در آن روایت و توصیف بهطور ذاتی به هم آمیخته باشند- از یک سو، نشاندهندۀ اعمال و رویدادهایی است که روایت را میسازند و از دیگر سو، شامل بازنمایی اشیا و شخصیتهاست که به آن توصیف گفته میشود. در این راستا، مقالۀ حاضر میکوشد به بررسی توصیف و جایگاه آن در رمان بپردازد. مطالعۀ روابط توصیف و روایت، ما را متوجه کارکردهای توصیف در رمان میسازد؛ یعنی نقشی که بخشها و حالتهای توصیفی در ترکیب کلی روایتگری بر عهده دارند. بنابراین سعی بر آن است که ابتدا تاریخچۀ توصیف در رمان، سپس ساختار توصیف و درنهایت مهمترین کارکردهای آن در رمان از دیدگاه نقد و تحلیل ساختاری بررسی شود.
رمان,توصیف,روایت,ساختار,نقد ساختارگرا
https://adab.guilan.ac.ir/article_423.html
https://adab.guilan.ac.ir/article_423_3ccba9cd354a9b15b0bfb870ca824f23.pdf
دانشگاه گیلان
ادب پژوهی
1735-8027
1735-8020
6
19
2012
10
01
درآمدی بر نظریة گونههای ادبی
29
56
FA
قدرت
قاسمی پور
gh.ghasemipour@yahoo.com
در این مقاله، موضوعات اصلی و جستارمایههای نظریۀ «گونههای سخن» و «گونههای ادبی» بررسی و تحلیل میشوند. این گزارهها عبارتاند از: 1- گونه الگوی کنشِ گفتاریِ مکرر است که باعث تولید گفتار در موقعیتهای مشابه میشود و گونهها صرفاً ساختارهایی برای ردهبندی متون نیستند؛ 2- هر نوع گفتاری وابسته به گونه یا گونههای ویژهای است و یک فرد خود بهتنهایی نمیتواند گونهای بیافریند که سابقه و پیشینهای نداشته باشد؛ 3- نویسندگان و شاعران بدون مدد جستن از گونههای ادبی قادر به خلق اثر نمیشوند، اما به مدد نیروی خلاقۀ خود میتوانند در قوانین و قواعدِ گونههای ادبی دخلوتصرف کنند؛ 4- در نظریۀ انواعِ ادبیِ معاصر بر نقش پویا و دگرگونپذیرِ گونههای ادبی تأکید میشود و آنها را بهعنوان الگوهایی ثابت و پایدار لحاظ نمیکنند؛ بنابراین تطوّر گونهای ادبی ممکن است منجر به مرگ آن شود؛ 5- یک متن یا سخن خاص ممکن است مرتبط با چند یا چندین «گونه» باشد؛ هیچ گونهای منفرد و مجزا نیست؛ 6- گونههای سخن و گونههای ادبی صرفاً برای طبقهبندی نیستند، بلکه نقشی تأویلی هم بر عهده دارند و بهعنوان عاملی ارتباطی بین گوینده و مخاطب عمل میکنند.
گونههای ادبی,گونههای سخن,دگرگونی گونهها,بینامتنیتِ گونهها
https://adab.guilan.ac.ir/article_420.html
https://adab.guilan.ac.ir/article_420_2c294bcb67a730b5551e97d01169be9b.pdf
دانشگاه گیلان
ادب پژوهی
1735-8027
1735-8020
6
19
2012
10
01
بررسی نقش پادافره پیمانشکنی در ماجرای مرگ اسفندیار
105
120
FA
لیلا
حق پرست
مه دخت
پورخالقی چترودی
این پژوهش به بررسی تأثیر عاملی ناگفته در مرگ اسفندیار میپردازد که تاکنون به آن توجه نشدهاست. بر این اساس، به این سؤال پاسخ داده میشود که تقدیر چگونه با پشتوانۀ ایزد مهر در تعیین سرنوشت اسفندیار ایفای نقش میکند. یکی از خویشکاریهای ایزد مهر نگاهبانی از پیمانهاست و او کسانی را که به عهدهای خود وفا نمیکنند، بهسختی مجازات میکند. گشتاسب نیز که پیوسته بر سر اعطای تاج و تخت به اسفندیار، با او پیمانهای بیاساس میبندد، شایستۀ این پادافره است که طبق متن مهریشت، ایزد مهر فرزند برومند و جوانش را از وی بستانْد. به همین دلیل است که میان رستم و اسفندیار نبردی درمیگیرد و رستم بهناگزیرِ تقدیر، دست به خون اسفندیار میآلاید.
گشتاسب,اسفندیار,ایزد مهر,پیمان,مهردروج
https://adab.guilan.ac.ir/article_424.html
https://adab.guilan.ac.ir/article_424_4f0c83af2610721650bcaf9c1a785884.pdf
دانشگاه گیلان
ادب پژوهی
1735-8027
1735-8020
6
19
2012
10
01
توصیف سبک ادبی
57
76
FA
فیروز
فاضلی
drfiroozfazeli@yahoo.com
در بررسی سبک، همواره دو مقولۀ متوازی به صورت تقابلی مطرح میشوند که عبارتاند از سبک زبانی و سبک ادبی. در سبک زبانی به تحلیل نشانههای موجود در زبانی خاص میپردازیم تا قوانین عام آن زبان را کشف کنیم؛ قوانینی که هنجارهای ثابت و معیاری مشخص را در اختیار اهل زبان قرار میدهند و به توصیف نظاممند آواها، اجزای کلام، ساختهای نحوی و واژگان میپردازند. اما در سبک ادبی، تکیة اصلی بر مشخصههای هدفمند اثری خاص است که آن را در بهرهگیری از امکانات زبانی متمایز میکند و هدفِ بررسی این سبک، کشف عدول از قوانین عام زبانی در آثار نویسندگان و گویندگان برجسته است. مقالة حاضر بر سه فرضیه استوار است: 1- ارائة تعریفی جامع و مانع از سبک ادبی عملاً غیرممکن است؛ 2- سبک ادبی قابلیت توصیف دارد و میتوان مبتنی بر مشخصهها و نشانههای موجود، جوانب این توصیف را کاوید؛ 3- عناصر موجود در سبک ادبی، در سبک زبانی هم دیده میشوند و تفاوت این دو، در تصادفی یا هدفمند بودن بهرهگیری از این عناصر است.
سبک,اندیشه,زبان,عاطفه,توازن,تخیّل
https://adab.guilan.ac.ir/article_421.html
https://adab.guilan.ac.ir/article_421_d2a83801410546975af2b7df73798d5d.pdf
دانشگاه گیلان
ادب پژوهی
1735-8027
1735-8020
6
19
2012
10
01
زمان، هویت و روایت: چگونگی فهم زمان در روایتهای تخیّلی غرب و ایران
121
150
FA
سینا
جهاندیده
sina4801@yahoo.com
زمان استعارهای است که خود را با گذار، تکرار و مکان نشان میدهد و انسان تنها موجودی است که با این استعاره، هم استمرار مییابد و هم خود را میشناسد. روایتهای تخیلی عالیترین ساختارهایی هستند که زمان وجودی انسان را نشان میدهند. از اینرو، هم هویتسازند و هم تحت تأثیر هویتها. این مقاله با بررسی شکلهای زمان در روایتهای تخیلی نشان میدهد که چگونه در هر برههای، منجر به هویتهای ویژه شدهاند. این هویتها نهتنها در بازتولید روایتها بهگونهای زمان را تأویل کردهاند، بلکه به شکلی به تأویل و تببین خود نیز پرداختهاند. اصلیترین مسألة این تحقیق آن است که روایتهای تخیّلی ایران به شکل روایتهای تخیّلی غرب، زمان را تجزیه نکردهاند؛ از اینرو، انسانِ ایرانی چه در تولید روایتهای تخیّلی و چه در دریافت آن، دیرتر به تخیّلِ تاریخی رسیده و بیشتر متأثر از تخیّلِ تمثیلیِ گفتمانِ عرفانی بودهاست.
فهم زمان,تأویل زمان,هویت,روایتهای تخیّلی غرب و ایران
https://adab.guilan.ac.ir/article_425.html
https://adab.guilan.ac.ir/article_425_e7341dbd73fe708e366d5c44a2469f1f.pdf
دانشگاه گیلان
ادب پژوهی
1735-8027
1735-8020
6
19
2012
10
01
نگاهی تازه به چگونگی درک استعاره در زبان فارسی
151
167
FA
راحله
گندمکار
یکی از مهمترین مسائل در بررسی استعاره، تعیین واحدی است که میتواند در درک معنی استعاره عمل کند. در سنت مطالعۀ معنی، غالباً واژه بهعنوان واحد بررسی معنایی مدنظر قرار گرفته و چنین نگرشی تا کنون نتوانستهاست تحلیل درستی از درک واحدهای استعاری زبان به دست دهد. این مقاله بر آن است تا نشان دهد واحد درک استعاره چه باید باشد. به دلیل گستردگی بحث، در نوشتۀ حاضر صرفاً صفتهای استعاری مورد توجه قرار گرفتهاند تا به کمک این دادهها ثابت شود که درک استعارههای صفتی، برخلاف آنچه در سنت مطالعۀ استعاره مطرح میشود، در سطح واژه قابل بررسی نیست و به درک واحدهای همنشین این دسته از استعارهها در سطح جمله وابستهاست. بنابراین، با توجه به اینکه درک در لایۀ جمله شکل میگیرد، واحد مطالعة معنی را باید «جمله» در نظر گرفت.
استعاره,معنیشناسی شناختی,رویکرد ادراکی,صفت استعاری
https://adab.guilan.ac.ir/article_426.html
https://adab.guilan.ac.ir/article_426_ce93ab3898cfc87aa60722a9c02f272c.pdf