%0 Journal Article %T تحلیل روایت‌شناختی بر دوازده روایت از «سلیمان و مرد گریزان از عزرائیل» %J ادب پژوهی %I دانشگاه گیلان %Z 1735-8027 %A پارسانسب, محمد %A نیکان فر, نرجس %D 2012 %\ 07/01/2012 %V 5 %N 18 %P 41-69 %! تحلیل روایت‌شناختی بر دوازده روایت از «سلیمان و مرد گریزان از عزرائیل» %K حکایتِ سلیمان و مرد گریزان از عزرائیل %K ساختارگرایی %K روایت‌شناسی %K مثنوی %R %X قصّه‌پردازی از سنت‌های رایج و ریشه‌دار در ادبیات همۀ ملل و به‌ویژه در ادبیات فارسی است. در این فن، قصه‌پرداز با دخل و تصرف‌ در قصه‌های کهن، روایتی نو پدید می‌آورد که عصارۀ نگرش او و پیشینیان را با خود دارد. بر این اساس، در طول زمان، روایت‌های متنوعی شکل می‌گیرد که هر‌یک برپایۀ دستکاری‌های قصه‌پرداز و میزان هنرمندی‌ او می‌تواند با ریشه‌ها و نمونه‌های پیشین، مشابه یا متفاوت باشد. مطالعه در ساختار روایات متعدد از یک حکایت و مقایسۀ آنها، می‌تواند ما را به سرچشمه‌های پیدایش قصه‌های فارسی برساند، روند تکامل روایات را آشکار سازد و از کمّ و کیفِ دادوستد قصه‌پردازان، و نیز نوع تعاملات فرهنگ‌ها پرده بردارد. در این مقاله حکایت «سلیمان و مرد گریزان از عزرائیل» از مثنوی مولوی را براساس رویکرد ساختارگرایی، با دوازده روایت مشابه مقایسه می‌کنیم. نتیجۀ پژوهش نشان می‌دهد که مولانا نسبت به شکل داستان‌ها و ساختار بیرونی و درونی روایات خویش، آگاهی و اشراف کافی دارد و در مواجهه با داستان، همچون قصه‌پردازی صاحب‌فن، با هنرمندی تمام رفتار می‌کند. %U https://adab.guilan.ac.ir/article_413_8d465caff8d7dcca9a275a758717a768.pdf