%0 Journal Article %T ناصرخسرو و پساقصیده (تحلیل شاخصه‌های پسامحوری در قصاید ناصرخسرو) %J ادب پژوهی %I دانشگاه گیلان %Z 1735-8027 %A بتلاب اکبرآبادی, محسن %D 2015 %\ 12/22/2015 %V 9 %N 34 %P 75-97 %! ناصرخسرو و پساقصیده (تحلیل شاخصه‌های پسامحوری در قصاید ناصرخسرو) %K پساقصیده %K ناصر خسرو %K تناقض معنایی %K بازی زبانی %K سوژه‌زدایی %R %X قصیده از سنتی­ترین قالب­های ادبی است که بنابه کلیت منسجمش ظرفیت ویژه­ای در مدح و تعلیم دارد. موضوع واحد و پردازش این موضوع در یک قالب و ساختار بسته باعث می­شود تا القای معنی و تأثیرگذاری قصیده بر مخاطب بیشتر شود. قصاید ناصرخسرو، برعکس قصاید رایج سبک خراسانی، بنابه تأویلی بودن زبان، فرمی فرارونده، صیروری و چندلایه به خود گرفته­اند که می­توان اصطلاح پساقصیده را برای آنها به کار برد. پساقصیده، ناظر بر فرایند زبانی و فرمیک است که قصیده را در فرایندی واسازانه قرار می‌دهد. پس در این تعریف، پساقصیده نوعی سبک­گریزی دوره­ای و شخصی است که بنیان‌ها و اصول موضوعۀ خود را ویران، برهنه و تجزیه کرده، از ثبات و استحکام می‌اندازد. در این پژوهش تلاش شده تا با روشی توصیفی- تحلیلی و رهیافتی پسامحورانه، شاخصه‌های واسازانه و فروپاشانندۀ زبانی و فرمی این قصاید بررسی شود. فراروی از تقابل‌های دوگانه، تناقض معنایی، چندلایگی زبان، صیرورت فرم، سوژه­زدایی، بافت­زدایی، گفتمان‌سازی و... مهم‌ترین شاخصه­های پسامحوری قصاید ناصرخسرو محسوب می‌شوند. %U https://adab.guilan.ac.ir/article_1787_28f97940d9491046d5ff9eaf5ef749e8.pdf