2024-03-28T13:02:18Z
https://adab.guilan.ac.ir/?_action=export&rf=summon&issue=132
ادب پژوهی
1735-8027
1735-8027
1391
6
22
مناسک تدفین و آیینهای گورستانی در آثار داستانی صادق هدایت
کاووس
حسن لی
سیامک
نادری
کانون توجه این مقاله، ترکیب ویژهای از مرگاندیشی و فرهنگشناسی در آثار داستانی صادق هدایت است. بازپردازی شیوههای مختلف تدفین و سازههای گورستانی، به یاری دانش
باستانشناسی و مردمشناسی و برحسب فرهنگ، تمدن، سنن، آیینها و مناسک مختلف، نشاندهندۀ درنگ شایستۀ او در اینگونه باورهاست. هدایت در داستان پدران آدم، روایتگر مرگ یک انسان ـ میمون و در داستانهای تاریکخانه، بوفکور، تخت ابونصر، آفرینگان و آخرین لبخند، بهترتیب، روایتگرِ مرگ انسان عهد سنگ، عهود فلزات و آهن و دورانهای پس از آن، ازجمله زمانۀ پادشاهان کیانی و نیز دوران معاصر است. این روند حتی تا دوران نادیدۀ بشر هزاران سال بعد نیز ادامه مییابد. بر پایۀ این پژوهش شاید بتوان از نظمی تسلسلیافته در داستانهای صادق هدایت سخن گفت که رویکردی تاریخمدار را دنبال میکند.
باستانگرایی
تدفین
فرهنگشناسی
صادق هدایت
مرگاندیشی
2013
07
01
9
32
https://adab.guilan.ac.ir/article_366_e9479057acd3f6e2280c41a2401e3e5b.pdf
ادب پژوهی
1735-8027
1735-8027
1391
6
22
سفر قهرمان در داستان «حمام بادگرد» براساس شیوة تحلیل کمپبل و یونگ
مریم
حسینی
نسرین
شکیبی ممتاز
قصههای عامیانه همچون اسطورهها و داستانهای رمزی قابلیت زیادی برای رمزگشایی دارند. حاتمنامهها که در حدود قرن دهم و یازدهم در ایران رواج داشتهاند نیز از قصههای عامیانهاند و بخشی از آنها، روایت «حمام بادگرد» است که گذر قهرمان را از دهلیز حمام و ورود وی به دنیای ناخودآگاهی، در بر میگیرد. در این جستار این روایت با رویکردی روانشناختی- اسطورهشناختی و از نظرگاه جوزف کمپبل و کارل گوستاو یونگ تحلیل شدهاست. حاتم در این داستان برای درک خویشتن، تمامی مراحل سلوک آیینی را با شناخت آنیما، قبول دعوت او برای سفر به ناخودآگاه، دریافت راهنماییهای پیر خرد و مبارزه با جنبههای متعدد سایة خود طی میکند و با خروج نمادین از حمام بادگرد، مراحل تشرف را میگذراند و با گذر از آب به تولد دوباره میرسد. وی پس از رسیدن به بیابان ناخودآگاهی، با نابودی طوطی سخنگوی درون (عقل منفعتطلب)، الماس درون خویش را میرهاند.
حمام بادگرد
فرایند فردیت
تحلیل روانشناختی ـ اسطورهشناختی
تشرف
2013
07
01
33
63
https://adab.guilan.ac.ir/article_443_fff3b9e0ecefd0aa7b07cbd7e7c17aae.pdf
ادب پژوهی
1735-8027
1735-8027
1391
6
22
تصویرسازی سینمایی در تاریخ بیهقی
جهاندوست
سبزعلی پور
محمد
اصغرزاده
حسین
اسکندری
تصویرسازی طیفی از معانی را از صورتسازیهای شاعرانه تا عکس و فیلم در بر میگیرد. تکنیکهای سینمایی امکان بازنمایی عینی طبیعت و روایت را به هنرمند امروزی میبخشد. لازمۀ تصویرگری، در بدو امر، نگاهی زیبا و دقیق به طبیعت و وقایع است که در آثار ادیبان قرون گذشته نیز دیده میشود. در توصیفات و روایتهای آنها ظرافتهایی هست که سینماگر امروزی با استفاده از دوربین فیلمبرداری قادر به بهرهبرداری عینی از آنهاست. این تحقیق بر بخشهایی از متن تاریخ بیهقی تمرکز میکند که غنای دراماتیک و بصری بیشتری دارند. بعد از ذکر کلیاتی دربارۀ تصویر در تاریخ بیهقی، تکنیکهای سینمایی معرفی، و هنر بیهقی در هر مورد نشان داده میشود. در پایان هر بخش نیز صحنههایی از فیلمهای معروف جهان بهعنوان شاهد، با صحنههایی از تاریخ بیهقی مقایسه میشود.
ادبیات
سینما
تصویر
تصویرگری
تاریخ بیهقی
2013
07
01
65
95
https://adab.guilan.ac.ir/article_444_f1f4d8c5df728808dbdb67cbc69a4bf4.pdf
ادب پژوهی
1735-8027
1735-8027
1391
6
22
رابطۀ خدا و انسان در ادبیات خداشناسی و عرفانی با تأکید بر آثار مولوی
لیلا
پژوهنده
این مقاله با بررسی جایگاه خدا، انسان و عشق بهعنوان بنیادیترین مفاهیم جهاننگری مولوی با اشارهای به تاریخ قدسی نخستین تجربۀ دیدار خدا و انسان و پرسشگریهای دوران تاریخی معاصر در این باب آغاز میشود و موضوعهایی چون ماهیت، آغازگرى و ابتکار عمل، جایگاه شوق و محبت الهی و کارکرد و نقش شفقت و مهرورزی انسانی در رابطۀ خدا و انسان به شیوهای تحلیلی دنبال میگردد. جستجوی دو جانبة خدا و انسان برای نزدیکی به یکدیگر و آغازگری رابطه از سوی خداوند، تقدم ارادة خداوند بر خواست آدمی، اشاره به محبت متقابل خدا و انسان و خاستگاه الهی عشق و همچنین نقش و کارکرد شفقت انسانی جهت برقراری ارتباط با خداوند، اجابت دعا، بخشایش الهی و مصونیت از قهر الهی ازجمله نتایج حاصل از این پژوهش است.
خدا
انسان
محبت الهی
شفقت انسانی
عرفان
2013
07
01
97
124
https://adab.guilan.ac.ir/article_445_3a21b9681ece587715b726eca0fe879b.pdf
ادب پژوهی
1735-8027
1735-8027
1391
6
22
تحلیل نشانهشناختیِ داستان کوتاهِ داشآکل
محسن
نوبخت
نشانهشناسی بهمثابه نظریهای ادبی در چند دهۀ آخر قرن بیستم توجهات زیادی را به خود جلب کرده و در برنامههای درسی و نظریۀ انتقادی جایگاه ویژهای یافتهاست. پژوهشِ حاضر نیز در پی آن است تا رویکردی نشانهشناختی را در تحلیل داستان کوتاهِ «داشآگل» از صادق هدایت به کار گیرد. هدف ما خوانش متن با استفاده از عناصر موجود در آن، برای دستیابی به معناهای آشکار و پنهان متن است. در این راه از کوچکترین عناصر موجود در متن تا بزرگترین آن بهره میگیریم، زیرا معنا چیزی انتزاعی و فضایی است و زمانی میتواند صورتی عینی یابد که به لفظ درآید. تحقق این عینیت هم در گرو عناصر زبانی است: آوا، واژه، گروه، جمله و در نهایت متن. یافتهها حاکی از آن است که فضای عمومی داستان با زبان متن همراه است و سازوکارهای زبانی در راستای القای معنای موردنظر عمل میکنند.
نظریۀ نشانهشناسی
تحلیل متن
داستان کوتاه
داشآکل
صادق هدایت
2013
07
01
125
154
https://adab.guilan.ac.ir/article_446_1778716082b3eac39580b0d55d80d3fd.pdf
ادب پژوهی
1735-8027
1735-8027
1391
6
22
سهم علائم ویرایشی در داستانپردازی پسامدرن فارسی
پارسا
یعقوبی جنبه سرایی
معصومه
منتشلو
داستانهای پسامدرن معمولاً با بحثهایی بازیگوشانه دربارۀ خودِ زبان و کنش داستاننویسی درصدد سلب اقتدار از «فراروایت» هستند. فراروایت نظامی دلالتی- معرفتی است که مدعی کشف معنای نهایی یا درک حقیقت است و میکوشد سلطۀ خود را بر ساختار دلالتی همۀ متون از جمله ادبیات بگستراند. ادبیات پسامدرن برای مقابله با این سلطه، هر گونه نظمی را که مایۀ قوام فراروایتهاست، در تمامی سطوحِ متن از جمله سطح دیداری به بازی میگیرد. در کنار بازیهای نامتعارف سطح لفظی یا معنایی، هنجارشکنیهای سطح دیداری این متون آنقدر زیاد است که میتوان آنها را جزء ویژگیهای سبکی به حساب آورد. یکی از اشکال هنجارشکنی که کاربرد خودآگاهانه آن خواننده را دچار تعلیق میکند، کاربرد نامتعارف علائم ویرایشی است. در این مقاله، هنجارشکنیهای علائم ویرایشی در داستانهای پسامدرن فارسی، با تأکید بر آثار بیست و شش تن از نویسندگان دهههای هفتاد و هشتاد بررسی میشود.
داستانهای پسامدرن
سبک
سطح دیداری
هنجارشکنی
علائم ویرایشی
2013
07
01
155
171
https://adab.guilan.ac.ir/article_447_223d1ce2755b0d46bf6198af01795066.pdf
ادب پژوهی
1735-8027
1735-8027
1391
6
22
بررسی وندها در گویش کهنوجی
محرم
رضایتی کیشهخاله
محسن
بتلاب اکبرآبادی
رودباری از گویشهای ایرانی جنوب غربی است که در جنوب استان کرمان در شهرستانهای رودبار، کهنوج، منوجان، قلعهگنج، جیرفت، عنبرآباد و همچنین برخی از مناطق استان هرمزگان رایج است و گونههای مختلفی دارد. در این مقاله به معرفی وندهای فعال گونة کهنوجی و توصیف و طبقهبندی آنها در دو زیرگروه اشتقاقی و تصریفی، به مقایسة آنها با زبان فارسی معیار پرداختهایم. براساس دادههای این پژوهش، هرچند بسیاری از وندهای کهنوجی با زبان فارسی رسمی مشترک است، با این حال، برخی از وندهای این گویش یا در زبان فارسی وجود ندارند و یا از بین رفتهاند. بنابراین ریشۀ آنها را باید در زبان فارسی دری یا میانه دنبال کرد. از آنجا که تاکنون تحقیق مستقلی در زمینۀ معرفی وندهای این گویش صورت نگرفتهاست، توصیف و شناسایی آنها میتواند امکانات این گویش را در حوزة واژهسازی، بیش از پیش برای پژوهشگران علاقهمند مشخص سازد.
گویش کهنوجی
وند اشتقاقی
وند تصریفی
گویشهای جنوب غربی
رودباری
2013
07
01
173
195
https://adab.guilan.ac.ir/article_448_ca2b3c767e0ea860fb7b24ab5a188615.pdf