دانشگاه گیلان
ادب پژوهی
1735-8027
1735-8020
3
9
2009
04
01
نمادشناسی داستان مرد درویشی که کوزهای آب برای خلیفه برد (از مثنوی مولانا)
7
28
FA
حسین
آقاحسینی
h.aghahosaini@gmail.com
اشرف
خسروی
مثنوی مولوی از آثار ارزندهای است که میتواند از زاویۀ روانکاوی بررسی شود. از میان روانکاوان و روانشناسان، نظریات کارل گوستاو یونگ با آثار عرفانی، داستانها و اسطورهها قابل تحلیل است. آنچه یونگ را به مولانا نزدیک میکند اهمیت و ارزشی است که وی برای خودآگاهی و کمال قایل است و این همان چیزی است که مولانا در سراسر مثنوی انسان را به سوی آن فرا میخواند. همچنین شناخت مولانا از جنبههای پنهان روان آدمی که از مبانی و اصول نظریات یونگ است، بهرغم عدم تفکیک، طبقهبندی و نامگذاری این جنبهها، در ایجاد این پیوند و سازگاری مؤثر است. در این مقاله جنبههای نمادین داستان مرد اعرابیِ درویشی که کوزۀ آبی برای خلیفه برد و ماجرای او با زنش تحلیل و بررسی میشود. نگاه بهظاهر متناقضی که مولانا و مرد درویش نسبت به زن دارند میتواند ریشه در کشمکش موجود در بخش ناخودآگاه روان انسان و کهنالگوی آنیما و دوگانگی آن داشته باشد. همچنین به سایر نمادهایی که به نوعی با روان انسان در ارتباطاند، اشاره میشود
مولانا,ناخودآگاه,آنیما,کشمکش,خودآگاهی
https://adab.guilan.ac.ir/article_345.html
https://adab.guilan.ac.ir/article_345_3e299c2624378b99a2a1c77f5e8fdec6.pdf
دانشگاه گیلان
ادب پژوهی
1735-8027
1735-8020
3
9
2009
04
01
مبانی معرفت شناسی زبان شناختی و تبیین علم تفسیر
51
67
FA
منصور
هاشمی
mansour_hashemi@hotmail.com
موضوع مقاله تبیین مبانی معرفتشناسی و بر آن اساس، بررسی نظاممند فرآیند فهمیدن و تفسیر متن است. تغییر مبانی معرفتشناسی دانشگاهی در قرن بیستم تحت عنوان چرخش زبانشناختی معرفی شده که به معنای دور شدن از معرفتشناسی سنتی فلسفی و شروع معرفتشناسی زبانشناختی است. در معرفتشناسی زبانشناختی، که با آثاری همچون هستی و زمان مارتین هایدگر و دورۀ زبانشناسی عمومی فردینان دو سوسور به صورت دانشگاهی شروع میشود، شناخته شدن نقش زبان همواره جنبۀ محوری داشته است. علاوه بر آن، مفهوم معنا نیز بررسی میشود و مسألة تعلق معنا به نویسنده، متن و یا خواننده مورد بحث قرار میگیرد و معنا منطقاً به زبان نسبت داده میشود. حوزۀ معنا و تفسیر حوزهای کاملاً زبانشناختی است که تنها در حیطۀ شبکۀ زبان رخ میدهد. زمینۀ تحقیقاتی علم ارائه شده متدشناسی مطالعات ادبی است که خود تابعی از معرفتشناسی دانشگاهی دانسته میشود. آگاهی از این مباحث به فهم متدهای رایج مطالعات ادبی در چند دهۀ اخیر کمک میکند.
تفسیر متن,زبان شناختی,معرفت شناسی,زبان,هایدگر
https://adab.guilan.ac.ir/article_337.html
https://adab.guilan.ac.ir/article_337_e28efe328f8c6bbda62f9a3c53eaf1b6.pdf
دانشگاه گیلان
ادب پژوهی
1735-8027
1735-8020
3
9
2009
04
01
مشخصههای ادبی شعر گفتار
29
50
FA
قدرتالله
طاهری
ghodrat66@yahoo.com
غلامحسین
غلامحسین زاده
ggholamhoseinzadeh@yahoo.com
ساناز
رحیم بیگی
با انقلاب مشروطه، شعر حضور بیشتری در میان عوام یافت و شاعران، شعارها و پیامهای انقلابی را در قالب زبان سادۀ عامیانه برای آگاهی و تشویق مردم به کار گرفتند. نیما نیز از زبانی نزدیک به زبان گفتار در آثار خود بهره جست. پس از او شاگردانش، بهویژه فروغ فرخزاد شعر را به گفتار طبیعی نزدیک کردند؛ بنابراین آنچه را که در دو دهۀ اخیر به آن \"شعرگفتار\" میگویند، محصول شعرِ بعد از فروغ است. مدعیان این نوع شعر معتقدند با اتکا بر زبان روزمره و بهرهگیری از وزن طبیعی کلام، آثاری میآفرینند که لحنگفتار بر آن حاکم است و چنان وا مینمایند که گویی برای مخاطب حاضر سخن میگویند. اما بعضی از آنها در هماهنگی با شیوۀ شاعران موج نو و حجم، با زبانگفتار رفتاری نامتعارف کردهاند و به نوعی آشناییزدایی افراطی در زبان دست زدهاند. بدین سبب میتوان شعرگفتار را به دو دستۀ معناگرا و معناگریز تقسیم کرد. نتیجۀ بررسیها نشان میدهد که وجوه تمایز این نوع شعر از سایر جریانهای شعری معاصر، هنوز در حدی نیست که بتوان آن را یک جریان مستقل شعری به شمار آورد.
نقد ادبی,شعر معاصر,دهه هفتاد,شعر گفتار,فروغ فرخزاد
https://adab.guilan.ac.ir/article_346.html
https://adab.guilan.ac.ir/article_346_37799db6063b158bb889147758de6807.pdf
دانشگاه گیلان
ادب پژوهی
1735-8027
1735-8020
3
9
2009
04
01
نقدی روانکاوانه بر شعر «هملت» شاملو
69
87
FA
کاظم
دزفولیان
k_dezfoulian@sbu.ac.ir
فواد
مولودی
f_moloodi@yahoo.com
حامد
یزدخواستی
hamed_yazdkhasti2000@yahoo.com
در چند دهۀ اخیر «نقد روانکاوانه» از پویاترین و پرکاربردترین رویکردهای نظریۀ ادبی معاصر بوده است. فروید، یونگ و لکان مهمترین چهرههای روانکاوی در قرن بیستم بودند که با استفاده از مفاهیم رایج در نظریۀ روانکاوی خود، در خوانش متون ادبی تحولی بزرگ پدید آوردند؛ اما در عرصۀ نقد ادبی، پژوهشگران ما از یکسو، کمتر به نقد روانکاوانه پرداختهاند، و از سوی دیگر، تحقیقات محدود آنها بیشتر به آثار ادبی درونگرایانه و پُرراز و رمزی چون بوف کور و مکاتب خاصی مانند سوررئالیسم منحصر بوده است. در این مقاله با بهرهگیری از دو مفهوم بنیادین «دیگری» و «نگاه خیره» در نظریۀ لکان به تفکیک و تبیین سطوح روایتگری شعر هملت شاملو پرداختهایم تا چگونگی آمیختگی صدای دو روایتگر اصلی شعر (هملت و بازیگر) و چرایی لحظۀ افتراق این دو صدا معلوم گردد؛ در ادامه کهنالگوی «برادرکشی» به عنوان محور اصلی که باعث ارتباط عمودی بندهای شعر میشود بررسی و تحلیل شده است.
نقد روان کاوانه,نگاه خیره,دیگری,برادرکشی,ناخودآگاه
https://adab.guilan.ac.ir/article_347.html
https://adab.guilan.ac.ir/article_347_7325d1059d4a32cae740ef7cef3a111f.pdf
دانشگاه گیلان
ادب پژوهی
1735-8027
1735-8020
3
9
2009
04
01
تحلیل اسطورهها در اشعار سیاوش کسرایی (بررسی انواع، کارکردها و زمینههای باززایی و خلق اسطورهها در
89
106
FA
حسین
حسن پور آلاشتی
alashty@yahoo.com
مراد
اسماعیلی
moradsmaeli@yahoo.com
اسطوره یکی از عناصر عمدۀ ساماندهی زبان و معنای شعر معاصر است. گرچه اسطورهها اساساً متعلق به دنیای باستاناند و از رهگذر روایات قدسی و مینوی، جهانبینی مردمان آن عصر را تدارک میدیدهاند، در دنیای جدید و در عصر خردگرایی نیز همچنان در ذهن و زبان انسان امروزی حضوری تأثیرگذار دارند. شاعران بنابر ذهنیت تخیلی و به جهت نیروی خیالین اسطورهها، فراوان از آن تأثیر میپذیرند و به بازتولید و باززایی آن دست میزنند..هر شاعری بنابر فکر و فرهنگ خویش و زمینههای ذوقی و اندیشگی، به برخی از اسطورهها بیشتر توجه دارد. سیاوش کسرایی بهخاطر ذهنیت سیاسی و ایدئولوژیک خود و نیز بر اساس مقتضیات عصر، از برخی از اسطورهها با کارکردهای خاصی بهره گرفته و گاه در شکل آنها تغییراتی نیز داده است. او حتی از برخی شخصیتهای تاریخی اسطورهسازی نموده و به آنها خصلت اسطورهای داده است. در این مقاله به چگونگی و چرایی باززایی و خلق اسطورهها در شعر سیاوش کسرایی پرداختهایم.
اسطوره,شعر معاصر,سیاوش کسرایی,آرش کمانگیر,خون سیاوش
https://adab.guilan.ac.ir/article_348.html
https://adab.guilan.ac.ir/article_348_0c2d410bc13b8d4c1bb57eb69bb70c9b.pdf
دانشگاه گیلان
ادب پژوهی
1735-8027
1735-8020
3
9
2009
04
01
غیب اندیشی مولوی در مثنوی معنوی
107
127
FA
رامین
محرمی
moharrami_ramin@yahoo.com
در مثنوی، غیب ارتباط و پیوند عمیقی با عالم شهادت دارد. از دیدگاه مولوی، غیب با آنکه صورت مجرّد دارد امّا نشانهها و تأثیر آن را در عالم عینی میتوان مشاهده کرد. قلمرو بیکران غیب در پهنۀ عالم عینی نیز حضور دارد و کلّ پدیدههای عالم، دارای بُعد غیبی هستند و کمال و اعتبار خود را از بُعد غیبی خود کسب میکنند. مولوی غلبۀ غیب بر عالم شهادت و ارتباط آن دو را از طریق تمثیل در مثنوی نشان داده است. ارزش انسان نیز، به عنوان اشرف مخلوقات، ناشی از قوای غیبی وجود او، نظیر عقل، جان و دل است. جمادات نیز دارای بُعد غیبی هستند و ذرّهای از عالم شهادت از نفوذ عالم غیب به دور نیست. قرآن، احادیث، کلام اشعری و تجربۀ عرفانی، منابع اصلی اندیشۀ مولوی دربارۀ غیباند. طرح مباحثی نظیر قضا و قدر، جبر و اختیار، فنا، رضا، توکّل و ... در مثنوی، ریشه در اعتقاد مولوی به سریان غیب در عالم شهادت دارد.
غیب اندیشی,مثنوی,عالم عینی,اندیشه عرفانی,مولوی
https://adab.guilan.ac.ir/article_349.html
https://adab.guilan.ac.ir/article_349_a4ba154772c3233d2c4f61b9a0b38157.pdf
دانشگاه گیلان
ادب پژوهی
1735-8027
1735-8020
3
9
2009
04
01
وجوه اقتباس سینمایی از سیرالعباد سنایی
129
149
FA
مرتضی
محسنی
mohseni45@yahoo.com
علیرضا
پورشبانان
alireza3@yahoo.com
لزوم پرداختن به جنبههای نمایشی آثار ادبیِ غنی فارسی برای استفاده در تولید فیلمهای اقتباسی جذاب و پُرمحتوا، با عنایت به پیشرفت تکنیکی سینما از یکسو، و کمبود سوژههای جذاب و بکر از سوی دیگر، بر کسی پوشیده نیست. در این مقاله سعی شده است با تکیهبر جایگاه و اهمّیّت اقتباس از آثار ادبی در سینمای جهان و سابقۀ آن در ایران، سیرالعباد الیالمعاد سنایی غزنوی به عنوان اثری واجد شرایط اقتباس بررسی و با توجه به برخی ویژگیهای مطلوب داستانهای سینمایی، برخی وجوه نمایشی آن تحلیل و نمایانده شود. با این توصیف، به ویژگیهای این اثر در ساختار یعنی: نمود داستانی و روایتگونه، تصاویر بکر و بدیع، ماجراهای تصویری، بهعلاوه بخشهای متمایز اما پیوستۀ متن که قابلیت تبدیل آن را به یک فیلمنامۀ سهپردهای نشان میدهد، در تطابق با یک داستان خوب سینمایی برای اقتباس اشاره شده است. در ضمن به محتوای غنی و فلسفۀ اخلاقی اثر همراه و همخوان با فضا و تصاویر ارائه شده در آن، به عنوان زمینهای مناسب برای اقتباس فیلمنامهای سینمایی و ساخت فیلمی ارزشمند توجه شده است
سیرالعباد,سنایی غزنوی,اقتباس,تصویر,سینما
https://adab.guilan.ac.ir/article_350.html
https://adab.guilan.ac.ir/article_350_dca92369923c3b0c2cc7d0651ffaa0a3.pdf
دانشگاه گیلان
ادب پژوهی
1735-8027
1735-8020
3
9
2009
04
01
نقد و تحلیل عناصر داستان در گزیده ای از داستانهای کودکان
151
171
FA
مسعود
فروزنده
mforozandeh@yahoo.com
مقالةحاضر به نقد و تحلیل عناصر داستان در گزیدهای از داستانهای کودکان اختصاص یافته است. در این مقاله، پس از مقدمه که اشارهای به ادبیات و داستانهای کودکان است، مهمترین عناصرداستان: پیرنگ، شخصیت، درونمایه، زاویة دید، فضا و صحنه، در بیست داستان از داستانهای کودکان بررسی شده است. این داستانها دارای پیرنگی سادهاند؛ بهجز یک داستان که پیرنگ آن از دو پیرفت تشکیل شده، پیرنگ همة داستانها دارای یک پیرفت است. شخصیتهای این داستانها، یکبعدی، تمثیلی و در بیشتر موارد ایستا هستند. درونمایة داستانها بیشتر مسائل تربیتی و اخلاقی است. نویسندگان با ارائة آمیزهای از واژه و تصویر در داستانها صحنهسازی کردهاند. تمامی داستانها از زاویة دید دانای کل روایت شدهاند و فضای آنها آرام و عادی است و همه پایانی خوش دارند.
داستان کودک,پی رنگ,شخصیت,درون مایه,زاویه دید
https://adab.guilan.ac.ir/article_351.html
https://adab.guilan.ac.ir/article_351_350d9bdd26bf326f67d0632f354a2937.pdf
دانشگاه گیلان
ادب پژوهی
1735-8027
1735-8020
3
9
2009
04
01
تأملی در برخی ترکیب های برهان قاطع
173
196
FA
مجید
منصوری
majid.mansuri@gmail.com
یکی از بزرگترین اشکالات فرهنگنویسی، پس از آغاز نهضت فرهنگنویسی که غالباً در شبه قارۀ هند آغاز شد، کمسواد بودنِ بیشتر فرهنگنویسان و عدم تخصص و تحقیق و تتبعِ آنها در متون کهن ادب فارسی است. فرهنگ برهان قاطع یکی از همین فرهنگهاست که از اشتباهات کوچک و بزرگ برکنار نمانده است. محققانی که پیش از این به بررسی و تحلیل نواقص و اشکالات برهان قاطع پرداختهاند، غالباً به ضبط واژهها و معانیِ متناسب با آنها توجه داشتهاند و در بابِ ضبط ترکیبهای مستخرج از اشعار قدما توجّه چندانی نداشتهاند؛ این در حالی است که برهان تبریزی در این قسمت از کار خود نیز دچار تصحیفخوانی و کژخوانیهای فراوانی شده است. این مقاله میکوشد آن دسته از لغزشها و تصحیفهای برهان قاطع را که ناشی از کژخوانی و تصحیفخوانی اشعار خاقانی، نظامی و انوری است، بازنماید و صورت صحیح متن را تا حدّ امکان ارائه دهد.
برهان قاطع,تصحیف,کژخوانی,ترکیب ها,خاقانی,نظامی
https://adab.guilan.ac.ir/article_352.html
https://adab.guilan.ac.ir/article_352_25a5a3b455829c5344171b690059d53b.pdf